۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبه

سام جهانگرد(5)

سام در 13 ماهگی مایوشو زد زیر بغلش و رفت ترکیه-کوش آداسی!
البته اگه اصرار شایان و مامان و باباش نبود احتمالا تابستان بدون سفری رو در پیش داشتیم !
طبق معمول همیشه سام در این سفر هم خوش اخلاق بود اما چشمتون روز بد نبینه از فرودگاه تا هتل سنگ تموم گذاشت از گریه و من و بابای سام برای اولین بار حال مامان و باباهایی رو  که بچه هاشون در طول سفر گریه می کنند رو درک کردیم .
احساس عجیبی بود هم دلم برای گریه ها و بی تابی های سام هلاک بود هم عذاب وجدان بقیه همسفرامون رو داشتم که بعد یه پرواز 2-3 ساعته و معطلی برای یکی دونفر که گم شده بودن حالا باید سفر یکساعته اتوبوس رو هم با گریه های بلند سام تحمل کنند!!
وقتی رسیدیم هتل شام خوردیم و خوابیدیم و روز بعد  پسرک من اینقدر خوش اخلاق بود که انگار نه انگار شب قبل فریادش عرش رو می لرزوند!!!




شایان و سام


اینجا بد اخلاق به نظر می رسم؟ خوب معلومه به زور منو از آب کشیدن بیرون!

۳ نظر:

مامان الينا گفت...

خوب مامانش شايد گاهي بد نباشه احساسه اون مامانا رو هم درك كني!!! ولي انشاله هميشه يه سام پولو خوش اخلاق تو سفر همراهتون باشه و توت فرنگي هم به برادر بزرگش بره .

haydeh گفت...

پسر پسر قند عسل

مونا مامان سارينا گفت...

واي قربون اون اخماش برم من كه چه با اخم چه بي اخم بدجور ميخوامت بوسسسسس