۱۳۸۸ آبان ۶, چهارشنبه

سام جهانگرد (1)

سام کوچولو عاشق سفره و به همه ثابت کرده همیشه خوش اخلاق ترین و صبور ترین و البته جدی ترین فرد گروهه !
وقتی سام هنوز سه ماهش تموم نشده بود ، اولین سفر زندگیش رو آغاز کرد و رفتیم شمال !
همچین که از کوچه به سمت خیابان پیچیدیم سام خوابید و مرزن آباد بود که من نگران و سراسیمه پدر عزیز و خونسرد رو وادار کردم تا بزنه کنار و سام رو از خواب ناز بیدار کردم و سام بدون هیچ اعتراضی بعد از نوش جان کردن یک وعده شیر با نگاهی تشکر آمیز دوباره به خواب رفت تا چالوس!
بلافاصله بعد از رسیدن به منزل ، شال و کلاه کردیم به سوی آبادگران تا هر چه زودتر به داد شکمهای گرسنه برسیم و این گونه بود که اولین عکس از اولین سفر سام ثبت شد و برای اولین بار در معرض دید عموم قرار می گیره:



هیچ نظری موجود نیست: